این روزا همش دنبال یه لقمه نون حلالیم گذشت زمانی که با یه ماهی جوبی و لاس خوشکه هاش از پشت گوشی تلفن سرم گرم میشد این روزا فقط پوله که ارضام میکنه فقط پوووووول به قول رفقا دوریالی تو هوا میزنم اما چه فایده که عمر گران داره به سرعت برق و باد میگذره
امشب دلم تنگ شده واسه دوره ۱۵ تا ۲۰ سالگیم یکی از رفقا گفت اگه دلت تنگ شده جاشو با کونت عوض کن تا دلت گشاد بشه و اونجات تنگ اما فکر کنم چرت گفته باشه به نظر من که نمیشه جاشونو عوض کرد حالا تا نظر شما چی باشه خدا میدونه
روز پنج شنبه تو شرکت با یکی از بچه ها یه شوخی کردیم مردیم از خنده یه قرص ویاگرا رو پودر کردیم و با چای شیرین خورد بد بخت دادیم تا دم دمای ظهر پیرهنشو انداخته بود رو شلوارش و بساط کرکر و خنده ما به راه بود
من کلی فکر کردم با خودم و آخرش به این نتیجه رسیدم که بزرگترین معضل پسرای ایرونی بعد از بیکاری شق درد هستش اگه شق درد نبود ترافیک هم نبود جرم و اعتیاد هم نبود پس اگه میخوای راحت زندگی کنی برو سرشو بذار لب باغچه و با سنگ بزن رو کلش لا مصب از همون صبح اول وقت اعلام وجود میکنه وقتی صبح زود از آدم از خواب پا میشه میبینه ۲۰ سانتیمتر با رختخواب فاصله داره خلاصه بگماز همون اول صبح مسولیت کلیه کارها رو بعهده میگیره تا بادش بخوابه